جمالش بین که چون باشد
خواب یک پژواک واهی در گور!...برچسب : نویسنده : fmarkazebidaric بازدید : 15
اخرین دلخوشی ام
چشم ویرانگر توست
خسته از جنگیدن
اخرین فرصت صلح
عشق عصیانگر توست
کاش غیر از من و تو
هیچ کس با خبر از ما نشود
نوبت بازی ما باشد و
هرگز
نوبت بازی دنیا نشود...
خواب یک پژواک واهی در گور!...
برچسب : نویسنده : fmarkazebidaric بازدید : 9
برچسب : نویسنده : fmarkazebidaric بازدید : 4
تو نیستی که ببینی
چگونه در هوای تو پر می زنم.
کلمات نابینا
بر کاغذهای سفید
دست می سایند و
گرد نام تو جمع می شوند
ثانیه های مُتمرّد
به زخم عقربه ها فرو می ریزند
و نام تو را
تکرار می کنند
تو نیستی که ببینی
چگونه پیلهء سنگ می شکافد
و پروانهء مجروح
با بال شکسته
ابریشم شعر
جارو می کند.
خواب یک پژواک واهی در گور!...
برچسب : نویسنده : fmarkazebidaric بازدید : 7
خود گنه کاریم و از دنیا شکایت میکنیم
غافل از خود دیگری را هم قضاوت میکنیم
شمس_ لنگرودی
خواب یک پژواک واهی در گور!...برچسب : نویسنده : fmarkazebidaric بازدید : 6
حکایتِ بارانِ بی امان است
این گونه که من
دوستت میدارم ...
شوریده وار و پریشان باریدن
بر خزه ها و خیزابها
به بیراهه و راهها تاختن
بیتاب ٬ بیقرار
دریایی جستن
و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن
و تو را به یاد آوردن
حکایت بارانی بیقرار است
این گونه که من دوستت میدارم
خواب یک پژواک واهی در گور!...برچسب : نویسنده : fmarkazebidaric بازدید : 10
برچسب : نویسنده : fmarkazebidaric بازدید : 9
من از پیراهنت
دستمالی میخواهم
تا زخم کهنه ام را ببندم...
خواب یک پژواک واهی در گور!...
برچسب : نویسنده : fmarkazebidaric بازدید : 8
زندگی بهشت است
برای آنهایی که
عاشقانه عشق میورزند!
بی پروا محبت
می کنند
و کمتر از دیگران
انتظار دارند .
برچسب : نویسنده : fmarkazebidaric بازدید : 4